سطل‌های زباله در مملکت زرخیز ایران هیچ‌وقت بی‌مشتری نمی‌ماند. گاه مشتریان برای خم شدن داخل سطل و بیرون کشیدن باقیمانده غذا و مواد بازیافتی از درون زباله‌های تر و خشک صف هم می‌بندند.

افزایش زباله‌گردی در کشور

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همدلی،مشتری سطل‌های زباله آن‌قدر زیاد شده است که به نظر می‌رسد سطل‌های زباله کنونی در بسیاری شهرها، کفاف زباله‌گردها را نمی‌دهد. اگر گذری کوتاه به کوچه و خیابان‌های پایتخت داشته باشید، از کودکان 10 و11ساله گرفته تا پیرمردهای هفتاد و هشتادساله، از پسران جوان تا گروه‌های خانوادگی چندنفره و حتی زنان، از صاحبان وانت‌بارها، پیکان و پراید تا موتوردارها، چرخ‌دستی دارها، نان خشکی‌ها و پیاده‌های کیسه به دست را در میان زباله‌گردها مشاهده می‌کنید.


اگرچه پیش‌تر زباله‌گردی بیشتر در سطح کلان‌شهرها به‌ویژه تهران دیده می‌شد، اما اکنون زباله‌گردی فقط مختص به تهران یا شهرهای بزرگ نیست، کافی است جستجوی کوتاهی در اینترنت در مورد این معضل در شهرستان‌ها داشته باشید تا با حجم وسیع و غیرقابل‌باوری از گزارش‌های رسانه‌های محلی در این زمینه مواجه ‌شوید. گزارش‌هایی از خبرنگاران محلی که از ازدیاد زباله گردها در شهرهایشان نوشته‌ و منتشر کرده‌اند.


معضل زباله‌گردی در ایران قصه دیروز و امروز نیست، از سالیان دور زباله‌گردی منبع درآمد بخش فقیر جامعه بوده است. این بخش روزی خود را از مواد و وسایل دورریختنی مردم کسب می‌کردند، اما آن چیزی که امروز موضوع زباله‌گردی در کشور را بغرنج‌تر کرده است، افزایش زباله‌گردان و تسری این شغل در میان افراد بیشتری از جامعه است.

 شغل زباله‌گردی محصول فقر است

بدیهی است شغل زباله‌گردی محصول فقر است و افزایش زباله‌گردها محصول فقیرتر شدن جامعه است. آن‌گونه که آسیب شناسان اجتماعی می‌گویند در حال حاضر ماهیانه 600 الی 700هزار نفر از طبقه متوسط به طبقه فرودست سقوط می‌کنند. تعداد جمعیت طبقه متوسط امروز به‌شدت کم شده است و طبق آمارها به‌واسطه گرانی و تورم خط فقر بین 12 الی 16میلیون تومان است که همین مسئله حاکی از حذف طبقه متوسط و تبدیل جامعه ایران به دوطبقه فرودست و ثروتمند شده است، طبیعی است سرخوردن طبقه متوسط به طبقه پایین‌تر و ضخیم‌تر شدن طبقه فرودست باعث افزایش تقاضا برای شغل‌های کاذب مانند زباله‌گردی می‌شود.

در موضوع زباله گردی تلخ‌تر آن‌که واسطه‌ها در این شغل نیز نفوذ کرده‌اند و بخش زیادی از ماحصل زحمت روزانه این قشر را تصاحب می‌کنند. زباله‌گردها پس از ساعت‌ها گشت‌وگذار و جمع‌آوری زباله در پایان هر روز برای فروش زباله جمع‌آوری‌شده، دست به دامان واسطه‌ها می‌شوند، آن‌ها پس از ساعت‌ها انتظار پشت درب‌های مراکز جمع‌آوری ضایعات، زباله خود را به مبلغی بین ۱۰۰ تا ۳۰۰هزارتومان می‌فروشند اما آن‌طرف ماجرا مبلغ کلانی خیلی بیشتر از دریافتی زباله‌گردها نصیب ضایعاتی‌ها که در این پروسه به‌عنوان واسطه عمل می‌کنند، می‌رسد.

به‌رغم این‌که رابطه زباله‌گردی با فقر رابطه مستقیمی است و قابل انگار نیست، اما برخی معتقدند زباله گردی دستاورد فقر نیست، این طیف می‌گویند جمع‌آوری و فروش ضایعات در جهان شغل پردرآمدی محسوب می‌شود و افرادی که تن به کار نمی‌دهند و اساساً کار کردن برایشان سخت است به‌سوی این شغل جذب می‌شوند.

صرف‌نظر از این‌که شغل زباله‌گردی شغل ساده‌ای نیست و دشوار است، اما این دیدگاه که طرفداران کمی نیز دارد، نمی‌تواند این شغل را تطهیر کند و نگاه بد را از چهره این شغل بزداید و به آن وجهه بدهد. واقعیت این است اگر در کشوری عدالت اجتماعی حاکم باشد و زمینه کار آبرومند با حفظ کرامت انسانی برای تمام شهروندان فراهم شود، شغل زباله‌گردی متقاضی چندانی نخواهد داشت.


لازم به ذکر است پشت پرده زباله که به طلای کثیف نیز معروف است، مافیای میلیاردی وجود دارد، این مافیا آن‌قدر قوی شده و نفوذ کرده که سازمان مدیرت پسماند شهرداری تهران نیز از آن‌ها عقب‌افتاده است. چند سال پیش مدیرعامل وقت سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران با عجز از مافیای‌ قوی، جمع‌آوری زباله خشک در تهران خبر داد.

«رضا عبدلی» گفت: چون این کار سود زیادی دارد، اگر بخواهیم آن‌ها را ساماندهی‌ کنیم، مقاومت خواهند کرد. گویا شهرداری تهران از رقابت و مقابله با مافیایی که ثروت رهاشده در تهران را به جیب می‌زنند، بازمانده است. مافیای زباله علاوه بر اینکه دست شهرداری را از خوان زباله کوتاه کرده است از زحمت و رنج زباله‌گردها برای خود کیسه طلا دوخته‌اند.‌  

  کودکان زباله‌گرد هزینه سنگینی برای جامعه دارند

یک جامعه‌شناس منشأ زباله گردی را به اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور ربط می‌دهد و می‌گوید: اوضاع اقتصادی کشور هم‌اکنون به‌گونه‌ای است که بخش‌ها و دهک‌هایی از جامعه عملاً قادر به کسب درآمد برای امرا معاش خود نیستند و به همین دلیل به زباله‌گردی روی می‌آورند.جعفر بای افزود: گروهی از جامعه زیر خط فقر هستند و از شدت فقر و نداری توان تأمین اعتبار و توان کسب درآمد برای امرارمعاش خود را ندارند؛ بنابراین زباله گردی را وسیله‌ای برای تأمین معاش خود قرار داده‌اند. آنان از صبح تا شب با وسایل و ابزار ابتدایی زباله‌ها را می‌گردند تا شاید کالای قیمتی پیدا کرده و آن را طبقه‌بندی و به ضایعاتی‌ها بفروشند و از این قبل درآمدی برای امرارمعاش خود کسب کنند.


این جامعه‌شناس با اشاره به کودکان زباله گرد گفت: در موضوع زباله‌گردی آنچه مایه ناراحتی بزرگ است، مشکل کودکان زباله‌گرد است. کودکانی که هنوز به سن کار نرسیده‌اند و ازنظر فیزیکی توانایی لازم را برای انجام کار ندارند. آن‌ها باید در مدرسه مشغول درس باشند، اما فقر باعث شده درس و کلاس را رها کرده و به زباله‌گردی روی آوردند. حتی برخی از آنان در شب‌ها که امنیت کمتری وجود دارد مشغول زباله‌گردی هستند. وی ادامه داد در میان کودکان زباله‌گرد گاه دخترکانی کم سن و سال نیز مشاهده می‌شود که این غمی بالاتر و رنجی فزون‌تر است.


بای تصریح کرد: کودکان زباله‌گرد هزینه سنگینی برای جامعه به دنبال دارد، چرا که این کودکان مهم‌ترین مقطع عمرشان را به این کار اختصاص داده‌اند و از امر مهم‌تری که درس خواندن است بازمانده‌اند و این فاجعه‌ای است که متأسفانه در جامعه ما دارد اتفاق می‌افتند.وی به موضوع بهداشتی زباله‌گردی پرداخت و گفت: زباله‌گردی امروزه به یک معضل اجتماعی و چالش بهداشتی تبدیل‌شده که بهداشت عمومی را نیز دچار مشکلات عدیده کرده است.

این جامعه‌شناس ادامه داد: در کشورهای پیشرفته زباله به‌وسیله‌ دستگاه‌ها و ابزار پیشرفته تفکیک می‌شود؛ اما در ایران سازوکار مناسب برای جمع‌آوری پسماندها وجود ندارد و زباله‌گردها ناچارند با دست و با وسایل ابتدایی این کار را انجام دهند، بدیهی است آنان در معرض آلودگی فراوانی قرار بگیرند. ضمن اینکه این افراد از چون از طبقه فقیر جامعه هستند، از ایمنی آن‌چنانی غذایی نیز برخوردار نیستند؛ یعنی فقر انواع ویتامین‌ها بدن آسیب‌پذیری را برای آنان به همراه آورده است و همین فقر غذایی می‌تواند آنان را بیشتر در معرض انواع بیماری‌ها قرار دهد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha